Firstly

ˈfɜrːstli ˈfɜːstli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb B2
اولاً، در مرحله‌ی اول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد firstly

  1. adverb Before anything else
    Synonyms: first-of-all, first, foremost, first off

ارجاع به لغت firstly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «firstly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/firstly

لغات نزدیک firstly

پیشنهاد بهبود معانی