شاخبهشاخ، از جلو (در تصادفات اتومبیل و غیره)
The two cars collided head-on.
این دو خودرو از جلو با یکدیگر برخورد کردند.
The head-on collision of the two cars resulted in severe damage to both vehicles.
برخورد شاخبهشاخ دو خودرو به هر دو خودرو خسارت وارد کرد.
مستقیم، رودردو
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to meet a problem head-on
مستقیماً به مسئلهای برخوردن
The head-on confrontation between the two rival gangs resulted in multiple injuries.
درگیری رودرروی دو باند رقیب منجر به جراحات متعدد شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «head-on» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/head-on