آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Headfirst

ˈhedˈfɜrːst ˈhedˈfɜːst

معنی headfirst | جمله با headfirst

adverb

با سر، از سر، با شیرجه

He jumped headfirst into the lake.

او با سر پرید توی دریاچه.

adverb

با بی‌فکری، بی‌پروا، بدون پیش‌اندیشی (headforemost هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد headfirst

  1. adverb recklessly

ارجاع به لغت headfirst

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «headfirst» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/headfirst

لغات نزدیک headfirst

پیشنهاد بهبود معانی