امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lineal

ˈlɪniəl ˈlɪniəl ˈlɪniəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
مربوط به خط، عمودی، اجدادی، خطی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lineal

  1. adjective Having to do with a line
    Synonyms:
    direct longitudinal on a line marking
    Antonyms:
    collateral
  1. adjective Hereditary
    Synonyms:
    inherited transmitted descended

ارجاع به لغت lineal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lineal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lineal

لغات نزدیک lineal

پیشنهاد بهبود معانی