فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Redirect

/ˌriː.daɪˈrekt/ /ˌriː.dɪˈrekt/ /ˌriː.daɪˈrekt/ /ˌriː.dɪˈrekt/

گذشته‌ی ساده:

redirected

شکل سوم:

redirected

سوم‌شخص مفرد:

redirects

وجه وصفی حال:

redirecting

شکل جمع:

redirects

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

به آدرس جدید فرستادن (نامه و بسته و غیره)

I need to redirect this package to a different address.

باید این بسته را به آدرس دیگری بفرستم.

The post office can redirect your mail to a temporary address if you're going on vacation.

اگر به تعطیلات می‌روید، اداره‌ی پست می‌تواند نامه‌ی شما را به یک آدرس موقت بفرستد.

verb - transitive

در جای دیگری به کار گرفتن، به کار دیگری تخصیص دادن (پول و سرمایه و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The manager redirected the employee's bonus to purchase new equipment for the team.

مدیر پاداش کارمند را برای خرید تجهیزات جدید برای تیم تخصیص داد.

The government redirected funds from the education budget to improve infrastructure.

حکومت اعتبارات بودجه‌ی آموزش‌وپرورش را برای بهبود زیرساخت‌ها به کار گرفت.

verb - transitive

تغییر جهت دادن، تغییر مسیر دادن، جهت چیزی را عوض کردن

The workers had to redirect traffic.

کارگران مجبور شدند آمد‌وشد را تغییر مسیر دهند.

The coach redirected the player.

مربی جهت بازیکن را عوض کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The firewall was set up to redirect any suspicious website requests to a warning page.

فایروال برای تغییر مسیر هر درخواست وب‌سایت مشکوک به صفحه‌ی هشدار راه‌اندازی شد.

noun

حقوق بازپرسی مجدد (از شاهد)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

The judge began the redirect.

قاضی بازپرسی مجدد را آغاز کرد.

The redirect revealed new information that contradicted the earlier testimony.

در بازپرسی مجدد اطلاعات جدیدی فاش شد که با شهادت قبلی در تناقض بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد redirect

  1. verb channel into a new direction
    Synonyms:
    airt

لغات هم‌خانواده redirect

  • verb - transitive
    direct, redirect

ارجاع به لغت redirect

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «redirect» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/redirect

لغات نزدیک redirect

پیشنهاد بهبود معانی