با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید
خرید اشتراک

    Capping

    American: ˈkæpɪŋ British: ˈkæpɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      capped

    • شکل سوم:

      capped

    • سوم شخص مفرد:

      caps

    • شکل جمع:

      cappings

    معنی

    • noun adverb
      کلاه‌سازی، پوشش، سرپوش، اندودسازی
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد capping

    1. verb To reach or bring to a climax
      Synonyms: top, trumping, crowning, tipping, surpassing, seizing, peaking, passing, outdoing, excelling, exceeding, culminating, covering, climaxing, corking, consummating, completing, bettering, besting, arresting
    2. verb To extend over the surface of
      Synonyms: spreading, overlaying, covering, blanketing
    3. verb To put a topping on
      Synonyms: top, crowning

    ارجاع به لغت capping

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «capping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/capping

    لغات نزدیک capping

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری