(بدون برنامهریزی و نقشهی قبلی) در لحظه تصمیم گرفتن، درجا دست به عمل زدن، با در نظر گرفتن شرایطِ وقت عمل کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She suggested we play it by ear and see how the situation develops.
او پیشنهاد داد که همینجوری پیش بریم تا ببینم وضعیت چجوری پیش میره.
Instead of sticking to a strict schedule, I prefer to play it by ear and enjoy the trip.
بهجای پایبندی به یک برنامهی سخت، ترجیح میدهم که در لحظه دست به عمل بزنم و از سفر لذت ببرم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «play it by ear» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/play-it-by-ear