فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Womanhood

ˈwʊmənhʊd ˈwʊmənhʊd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    زنی، زن بودن، حس زنانگی، عالم زنان
    • - the womanhood of the nation
    • - زنان کشور
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد womanhood

  1. noun physical maturity and strength of adult male or female
    Synonyms: adulthood, coming of age, fecundity, femininity, fertility, manfulness, manliness, masculinity, mettle, potency, virility, womanliness, womanness
    Antonyms: childhood

لغات هم‌خانواده womanhood

ارجاع به لغت womanhood

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «womanhood» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/womanhood

لغات نزدیک womanhood

پیشنهاد بهبود معانی