Womankind
ˈwʊmənkaɪnd
ˈwʊmənkaɪnd
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
مترادف و متضاد womankind
-
noun Women in generalSynonyms: distaff, femininity, muliebrity, womanhood, womenfolk
لغات هم‌خانواده womankind
-
nounwoman, womanhood, womankind, womanizer, womanizing, womanliness
-
adjectivewomanly, womanish
-
verb - transitivewomanize
ارجاع به لغت womankind
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «womankind» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/womankind
لغات نزدیک womankind
- - womanizer
- - womanizing
- - womankind
- - womanlike
- - womanliness