فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Mister

ˈmɪstər ˈmɪstə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    misters

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun adverb
    آقا (مختصر آن. mr است)
    • - Mr. Ramin Aryanpur
    • - آقای رامین آریان‌پور
    • - they call him "Mr. Jazz"
    • - به او می‌گویند: «آقای جاز»
    • - Hey mister, give me some help!
    • - هی آقا، کمکی به من بکن!
    • - The mister isn't home.
    • - شوهرم خانه نیست.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد mister

  1. noun A form of address for a man
    Synonyms: mr, sir, esquire, esq, man, monsieur (French), Herr (German), signor (Italian), señor (Spanish), gospodin, grazhdanin, tovarishch (all Russian), señor (Spanish)

ارجاع به لغت mister

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mister» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mister

لغات نزدیک mister

پیشنهاد بهبود معانی