فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sir

sər

شکل جمع:

sirs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun B1

آقا، شخص محترم، لرد، شخص والامقام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Would you like some tea, sir?

آقا، چای میل دارند؟

yes sir!

بله قربان!

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Sign here, Sir.

اینجا را امضا بفرمایید آقا.

Dear Sir, you are hereby informed that...

محترما بدین‌وسیله به اطلاع می‌رساند که...

Sir Laurence Olivier

سرلارنس اولیویر

I never gamble, no sir!

من هرگز قمار نمی‌کنم، ابداً!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sir

  1. noun a formal title
    Synonyms:
    mister title address master lord governor king priest knight baron monsieur
  1. noun a form of address; not always capital
    Synonyms:
    mister you chief bud my dear sir my-lord your-honor Your Reverence your-grace your-majesty Your Excellency big-boy

Idioms

no sir!

(امریکا - عامیانه) هرگز!، هیچ‌وقت!، ابدا

ارجاع به لغت sir

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sir» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sir

لغات نزدیک sir

پیشنهاد بهبود معانی