به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Mr

ˈmɪstər ˈmɪstə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

این لغت در معنای اول و دوم در انگلیسی بریتانیایی بدون نقطه و در انگلیسی آمریکایی با نقطه نوشته می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable A1
    آقا
    • - Mr. Mendoza
    • - آقای مندوزا
    • - Mr Brown
    • - آقای براون
  • noun uncountable
    پیش از نام مکان یا حرفه یا فعالیت یا پیش از لقبی برای تشکیل عنوانی استفاده می‌شود که به مردی که به‌عنوان نماینده‌ی چیزی مشخص در نظر گرفته می‌شود، استفاده می‌شود
    • - Mr. Baseball
    • - آقای بیسبال
    • - Mr Right (= the perfect man)
    • - آقای درست (=مرد کامل)
  • abbreviation
    (market research) مطالعات بازار، بازارپژوهی
    • - The success of any product launch depends on thorough MR.
    • - موفقیت عرضه‌ی هر محصولی به مطالعات بازار بستگی دارد.
    • - Conducting MR is essential to identify the gaps and opportunities in the market.
    • - انجام بازارپژوهی برای شناسایی شکاف‌ها و فرصت‌های موجود در بازار ضروری است.
  • abbreviation
    (mR) (milliroentgen) میلی‌رونتگن (واحدی معادل یک‌هزارم رونتگن) (واحد اندازه‌گیری پرتوهای یونیزه)
    • - The amount of radiation exposure was measured in mR/h.
    • - میزان قرارگیری در معرض تابش بر حسب میلی‌رونتگن اندازه‌گیری شد.
    • - The technician carefully monitored the mR levels.
    • - تکنیسین به‌دقت میزان میلی‌رونتگن را زیر نظر داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد mr

  1. noun A form of address for a man
    Synonyms: mister, mr

ارجاع به لغت mr

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mr» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mr

لغات نزدیک mr

پیشنهاد بهبود معانی