Settle Down

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb B2
آرام گرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
phrasal verb
خانواده تشکیل دادن
phrasal verb
مستقر شدن (در موقعیت جدید)
phrasal verb
تمرکز کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد settle down

  1. phrasal verb Become quiet and calm after a period of disturbance or restlessness (for personal gain)
  2. phrasal verb Get comfortable with one's new accommodation or circumstances

ارجاع به لغت settle down

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «settle down» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/settle down

لغات نزدیک settle down

پیشنهاد بهبود معانی