حل و فصل کردن اختلاف، فیصله دادن به دعوا
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The two companies finally managed to settle their dispute.
دو شرکت سرانجام موفق شدند اختلاف خود را حل و فصل کنند.
A mediator helped them settle the dispute peacefully.
یک میانجی به آنها کمک کرد تا اختلاف را به طور مسالمت آمیز حل کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «settle a dispute» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/settle-a-dispute