شکل جمع:
juvenilesصفت تفضیلی:
more juvenileصفت عالی:
most juvenileحقوق مربوط به نوجوانان
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
Juvenile crime rates have decreased significantly over the past decade.
میزان جرایم نوجوانان در دههی گذشته به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.
The juvenile court system focuses on rehabilitation rather than punishment.
نظام قضایی نوجوانان به جای مجازات بر بازپروری تمرکز دارد.
پزشکی مربوط به کودکان
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Researchers are working tirelessly to find a cure for juvenile diabetes.
محققان برای یافتن درمانی برای دیابت کودکان به طور خستگیناپذیر تلاش میکنند.
The juvenile arthritis specialist recommended physical therapy.
متخصص آرتریت کودکان فیزیوتراپی را توصیه کرد.
جانورشناسی نابالغ
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
The ecologists studied the behavior of the juvenile salmon.
بومشناسان رفتار ماهیهای سالمون نابالغ را بررسی کردند.
I observed a small group of juvenile crabs.
گروه کوچکی از خرچنگهای نابالغ را مشاهده کردم.
(تحقیرآمیز) بچگانه
That man's behavior was juvenile.
رفتار آن مرد بچگانه بود.
The teacher was tired of dealing with juvenile pranks during class.
معلم از برخورد با شوخیهای بچگانه در کلاس خسته شده بود.
حقوق نوجوان، فرد نابالغ
The leader of a band of juveniles who stole.
رهبر یک دسته نوجوانانی که دزدی میکردند.
The juvenile was sentenced to community service for vandalism.
این فرد نابالغ به جرم خرابکاری به خدمات اجتماعی محکوم شد.
جانورشناسی جانور نابالغ
Observing the juveniles in the wild was a rare and unforgettable experience.
مشاهدهی جانوران نابالغ در طبیعت تجربهای نادر و فراموشنشدنی بود.
The wildlife reserve is home to various juveniles.
این ذخیرهگاه حیاتوحش محل زندگی جانوران نابالغ مختلف است.
مربوط به کودکان، مربوط به نوجوانان، نوجوانی (تا ابتدای جوانی)
juvenile magazines
مجلّههای کودکان
A juvenile period that is essentially asexual.
دوران نوجوانی که ماهیتاً غیرجنسی است.
زمینشناسی نوخاسته
The presence of juvenile gases in the atmosphere indicates the activity of a newly-formed volcano.
وجود گازهای نوخاسته در جو نشاندهندهی فعالیت آتشفشان تازهتشکیلشده است.
Juvenile gases play a crucial role in understanding planetary formation and evolution.
گازهای نوخاسته نقش مهمی در درک شکلگیری و تکامل سیارهای دارند.
کتاب کودکان، کتاب نوجوانان
The library has a great collection of juveniles.
این کتابخانه مجموعهای عالی از کتابهای نوجوانان دارد.
My favorite juvenile was "Charlie and the Chocolate Factory."
کتاب نوجوانان محبوب من «چارلی و کارخانهی شکلاتسازی» بود.
ورزش اسب دوساله (مسابقهای)
The trainer was hopeful that the juvenile would be a champion.
مربی امیدوار بود که این اسب دوساله قهرمان شود.
The juvenile won its first race.
اسب دوساله در نخستین مسابقهاش پیروز شد.
سینما و تئاتر هنرپیشهی نقش نوجوانان
The talented juvenile acted well.
این هنرپیشهی نقش نوجوانان خوب بازی کرد.
The casting director was looking for a juvenile to play the lead in the upcoming movie.
مسئول انتخاب بازیگر بهدنبال یک هنرپیشهی نقش نوجوانان برای بازی در فیلم آتی بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «juvenile» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/juvenile