فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Boyish

ˈbɔɪɪʃ ˈbɔɪ-ɪʃ

صفت تفضیلی:

more boyish

صفت عالی:

most boyish

معنی و نمونه‌جمله

adjective

پسرمانند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Kennedy's boyish looks

قیافه‌ی پسرمانند کندی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد boyish

  1. adjective youthful
    Synonyms:
    young immature juvenile adolescent childish innocent boylike puerile
    Antonyms:
    adult mature

ارجاع به لغت boyish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «boyish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/boyish

لغات نزدیک boyish

پیشنهاد بهبود معانی