شکل جمع:
boyhoodsبچگی، پسربچگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He spent his boyhood in Tehran and Mashhad.
بچگی خود را در تهران و مشهد گذراند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «boyhood» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/boyhood