با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Juvenile Delinquent

    ˌdʒuːvnl dɪˈlɪŋkwnt ˌdʒuːvnaɪl dɪˈlɪŋkwnt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      juvenile delinquents

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    بزهکار نوجوان، مجرم نوجوان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - He didn't want to be a juvenile delinquent.
    - او دوست نداشت که بزهکار نوجوان باشد.
    - One type of criminal that a public humiliation might work particularly well with are juvenile delinquents
    - گروهی از خلافکاران که تحقیر عمومی ممکن است رویش تاثیر بگذارد بزهکاران نوجوان است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد juvenile delinquent

    1. noun young criminal
      Synonyms: JD, criminal, delinquent, first offender, gangbanger, gangster, goon, hood, hoodlum, hooligan, hooligan, punk, punk, punk kid, rowdy, ruffian, thug, troublemaker, youthful offender

    ارجاع به لغت juvenile delinquent

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «juvenile delinquent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/juvenile-delinquent

    لغات نزدیک juvenile delinquent

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی