همچنین در معنای سوم میتوان از sea urchin بهجای urchin استفاده کرد.
قدیمی (بچهی) بدذات، شیطان، ژندهپوش، خیابانی، کثیف، شلخته
The little urchin ran through the muddy puddles, laughing gleefully.
بچهی شلختهی کوچولو از میان گودالهای گلآلود دوید و با خوشحالی میخندید.
The urchin begged for scraps of food outside the bakery.
بچهی خیابانی بیرون از شیرینیپزی برای تکههای غذا التماس کرد.
جانورشناسی قدیمی جوجهتیغی، خارپشت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Children found a colorful urchin.
بچهها یک جوجهتیغی رنگارنگ پیدا کردند.
The spiky urchin curled into a ball, protecting itself from predators.
خارپشت خاردار به شکل توپ در آمد و از خود در برابر شکارچیان محافظت کرد.
جانورشناسی توتیای دریایی، خارپشت دریایی
The urchin nestled among the rocks, its spines glistening in the sunlight.
توتیای دریایی در میان صخرهها لانه کرده بود و خارهایش زیر نور خورشید میدرخشیدند.
The chef prepared a gourmet dish featuring fresh urchin.
سرآشپز یک غذای لذیذ را آماده کرد که شامل خارپشت دریایی تازه بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «urchin» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/urchin