فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Urchin

ˈɜrːtʃɪn ˈɜːtʃɪn

توضیحات:

همچنین در معنای سوم می‌توان از sea urchin به‌جای urchin استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

قدیمی (بچه‌ی) بدذات، شیطان، ژنده‌پوش، خیابانی، کثیف، شلخته

The little urchin ran through the muddy puddles, laughing gleefully.

بچه‌ی شلخته‌ی کوچولو از میان گودال‌های گل‌آلود دوید و با خوشحالی می‌خندید.

The urchin begged for scraps of food outside the bakery.

بچه‌ی خیابانی بیرون از شیرینی‌پزی برای تکه‌های غذا التماس کرد.

noun countable

جانورشناسی قدیمی جوجه‌تیغی، خارپشت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Children found a colorful urchin.

بچه‌ها یک جوجه‌تیغی رنگارنگ پیدا کردند.

The spiky urchin curled into a ball, protecting itself from predators.

خارپشت خاردار به شکل توپ در آمد و از خود در برابر شکارچیان محافظت کرد.

noun countable

جانورشناسی توتیای دریایی، خارپشت دریایی

The urchin nestled among the rocks, its spines glistening in the sunlight.

توتیای دریایی در میان صخره‌ها لانه کرده بود و خارهایش زیر نور خورشید می‌درخشیدند.

The chef prepared a gourmet dish featuring fresh urchin.

سرآشپز یک غذای لذیذ را آماده کرد که شامل خارپشت دریایی تازه بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد urchin

  1. noun mischievious youngster
    Synonyms:
    brat imp punk cub pup waif ragamuffin gamin dickens juvenile delinquent

ارجاع به لغت urchin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «urchin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/urchin

لغات نزدیک urchin

پیشنهاد بهبود معانی