فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Urchin

ˈɜrːtʃɪn ˈɜːtʃɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    بچه بدذات، بچه‌شیطان، جوجه‌تیغی، جن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد urchin

  1. noun mischievious youngster
    Synonyms: brat, cub, dickens, gamin, imp, juvenile delinquent, punk, pup, ragamuffin, waif

ارجاع به لغت urchin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «urchin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/urchin

لغات نزدیک urchin

پیشنهاد بهبود معانی