با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Bambino

ˌbæmˈbiːnoʊ bæmˈbiːnəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    بچه کوچک، نوزاد، تصویر مسیح در قنداق
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد bambino

  1. noun A very young child
    Synonyms: babe, baby, infant, toddler, neonate, newborn, nursling, yearling, tot

ارجاع به لغت bambino

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bambino» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bambino

لغات نزدیک bambino

پیشنهاد بهبود معانی