فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Bamboo

ˌbæmˈbuː ˌbæmˈbuː

شکل جمع:

bamboos

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

گیاه‌شناسی بامبو، خیزران

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

The bamboo forest was a peaceful place.

جنگل بامبو جایی آرام بود.

stalk of bamboo

ساقه‌ی بامبو

noun countable uncountable

گیاه‌شناسی چوب بامبو، چوب خیزران، عصای خیزران

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The home was built using bamboo.

خانه با استفاده از چوب بامبو ساخته شده است.

The intricate bamboo scaffolding allowed workers to reach great heights.

داربست‌های پیچیده‌ی چوب بامبو به کارگران اجازه می‌داد تا به ارتفاعات زیادی بروند.

noun uncountable

پوشاک پارچه‌ی بامبو

She wore a dress made of bamboo for its breathable fabric.

او لباسی از بامبو به‌خاطر پارچه‌های راحتش پوشید.

His clothing is made of bamboo and organic cotton.

لباس او از بامبو و پنبه‌ی ارگانیک ساخته شده است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت bamboo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bamboo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bamboo

لغات نزدیک bamboo

پیشنهاد بهبود معانی