شکل جمع:
child psychologistsروانشناسی روانشناس کودک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The child psychologist helped my son cope with his anxiety.
روانشناس کودک به پسرم کمک کرد تا با اضطرابش کنار بیاید.
During the session, the child psychologist used play therapy to connect with the child.
در طول جلسه، روانشناس کودک برای برقراری ارتباط با کودک از بازیدرمانی استفاده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «child psychologist» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/child-psychologist