امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Child Prodigy

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
کودک نابغه link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Mozart was a child prodigy who composed music at a very young age.
- موتزارت یک کودک نابغه بود که در سن بسیار کم موسیقی می ساخت.
- The child prodigy amazed everyone with his mathematical abilities.
- کودک نابغه همه را با توانایی های ریاضی خود شگفت زده کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد child prodigy

  1. noun very gifted young person
    Synonyms:
    prodigy genius wonder sensation phenom whiz kid gifted child talented child gifted student wonder child boy wonder girl wonder wunderkind polymath

ارجاع به لغت child prodigy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «child prodigy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/child-prodigy

لغات نزدیک child prodigy

پیشنهاد بهبود معانی