آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Unitary

ˈjuːnɪteri ˈjuːnətri

معنی unitary

adjective

( unitarian ) موحد، پیرو توحید، یکتاپرست، توحیدگرای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unitary

  1. adjective having the indivisible character of a unit
    Synonyms:
    one
  1. adjective characterized by or constituting a form of government in which power is held by one central authority
    Antonyms:

ارجاع به لغت unitary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unitary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unitary

لغات نزدیک unitary

پیشنهاد بهبود معانی