Priory

ˈpraɪəri ˈpraɪəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
دیر یا خانقاه کوچک‌تر از صومعه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد priory

  1. noun a place of religious seclusion
    Synonyms:
    monastery convent hermitage

ارجاع به لغت priory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «priory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/priory

لغات نزدیک priory

پیشنهاد بهبود معانی