با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Blam

blæm blɑːm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    blams

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
صدای بلند (و ناگهانی)
- I could hear distant gunshots, followed by a series of blams.
- صدای شلیک گلوله‌های دور را می‌شنیدم و به‌دنبال آن یک سری صداهای بلندی شنیده می‌شد.
- My heart skipped a beat when I heard the blam of gunshots outside my window.
- وقتی صدای بلند شلیک گلوله را از بیرون پنجره شنیدم، قلبم به تپش افتاد.
interjection
شترق، درق، بوم
- Blam! The explosion sent debris flying in all directions.
- بوم! انفجار باعث شد که آوارها به تمام جهات پرت شوند.
- Blam! The superhero landed with a powerful punch.
- شترق! ابرقهرمان مشتی محکم زد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت blam

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blam» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blam

لغات نزدیک blam

پیشنهاد بهبود معانی