آخرین به‌روزرسانی:

Blam

blæm blɑːm

شکل جمع:

blams

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun

صدای بلند (و ناگهانی)

I could hear distant gunshots, followed by a series of blams.

صدای شلیک گلوله‌های دور را می‌شنیدم و به‌دنبال آن یک سری صداهای بلندی شنیده می‌شد.

My heart skipped a beat when I heard the blam of gunshots outside my window.

وقتی صدای بلند شلیک گلوله را از بیرون پنجره شنیدم، قلبم به تپش افتاد.

interjection

شترق، درق، بوم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Blam! The explosion sent debris flying in all directions.

بوم! انفجار باعث شد که آوارها به تمام جهات پرت شوند.

Blam! The superhero landed with a powerful punch.

شترق! ابرقهرمان مشتی محکم زد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت blam

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blam» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blam

لغات نزدیک blam

پیشنهاد بهبود معانی