با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Exculpation

ˌekskʌlˈpeɪʃən ˌekskʌlˈpeɪʃən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
بی‌گناه‌شمردن، بی‌گناهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد exculpation

  1. noun A defense of some offensive behavior or some failure to keep a promise etc.
    Synonyms: excuse, alibi, self-justification
  2. noun A freeing or clearing from accusation or guilt
    Synonyms: exoneration, vindication, acquittal

ارجاع به لغت exculpation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exculpation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exculpation

لغات نزدیک exculpation

پیشنهاد بهبود معانی