با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Self-justification

ˌselfdʒʌstəfəˈkeɪʃn ˌselfdʒʌstɪfɪˈkeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: self justification

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable uncountable
    خودتوجیهی، توجیه خویشتن
    • - Self-justification is a common defense mechanism people use to rationalize their actions and avoid feeling guilty.
    • - توجیه خویشتن مکانیزم دفاعی رایجی است که افراد برای منطقی کردن اعمال خود و اجتناب از احساس گناه از آن استفاده می‌کنند.
    • - The criminal's self justification for his actions was deemed invalid by the jury.
    • - هیئت منصفه خودتوجیهی جنایتکار برای اقداماتش را فاقد اعتبار تلقی کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد self-justification

  1. noun A defense of some offensive behavior or some failure to keep a promise etc.
    Synonyms: excuse, alibi, exculpation

ارجاع به لغت self-justification

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-justification» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/self-justification

لغات نزدیک self-justification

پیشنهاد بهبود معانی