گذشتهی ساده:
thankedشکل سوم:
thankedسومشخص مفرد:
thanksوجه وصفی حال:
thankingسپاسگزاری کردن، تشکر کردن
We thanked him for his help.
بهدلیل کمکی که کرده بود، از او تشکر کردیم.
مسئولیت داشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We have them to thank for our failure.
آنان مسئول شکست ما هستند.
(مخفف: I thank you) متشکرم!، سپاسگزارم!، سپاس!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «thank» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thank