آخرین به‌روزرسانی:
Thankfulness
ˈθæŋkflnəs
ˈθæŋkflnəs
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
سپاسگزاری، امتنان، قدردانی، نمک‌شناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Words cannot express my thankfulness to both of you!
کلمات از بیان قدردانی من از هر دوی شما عاجز هستند.
A sort of thankfulness swept over me.
نوعی نمک‌شناسی سراسر وجودم را فرا گرفت.
مترادف و متضاد thankfulness
-
noun a being gratefulSynonyms:gratitude appreciation thanks gratefulness appreciativeness warmth of feeling
لغات هم‌خانواده thankfulness
-
nounthanks, thankfulness
-
verb - transitivethank
-
adverbthankfully
ارجاع به لغت thankfulness
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «thankfulness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thankfulness
لغات نزدیک thankfulness
- - thankful
- - thankfully
- - thankfulness
- - thankless
- - thanks