امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Thankless

    ˈθæŋkləs ˈθæŋkləs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    ناسپاس، حق ناشناس، ناشکر، بیهوده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد thankless

    1. adjective unappreciated
      Synonyms:
      unpleasant useless vain fruitless futile disagreeable ungrateful unrecognized unrewarding unprofitable distasteful not worth it wretched miserable barren unrequited unreturned
      Antonyms:
      grateful thankful appreciated satisfied contented rewarded
    1. adjective unappreciative, inconsiderate (in behavior)
      Synonyms:
      self-centered rude careless thoughtless ungrateful inconsiderate heedless unthankful unmindful ungracious cruel inappreciative
      Antonyms:
      considerate appreciative thankful grateful

    لغات هم‌خانواده thankless

    • verb - transitive
      thank

    ارجاع به لغت thankless

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «thankless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/thankless

    لغات نزدیک thankless

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی