فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Self-centered

ˌselfˈsentərd ˌselfˈsentərd ˌselfˈsentəd

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: self-centred

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1

خودمحور، خودبین، خودخواه، خودمدار، خودمرکز (شخص)، خودبینانه، خودمحورانه، خودخواهانه (رفتار و غیره)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Sarah's self-centered behavior made it difficult for her to maintain long-lasting friendships.

رفتار خودخواهانه‌ی سارا حفظ دوستی‌های طولانی‌مدت را برای او دشوار کرد.

The self-centred politician only cared about advancing his own career, rather than serving his constituents.

سیاست‌مدار خودمدار به جای خدمت به رأی‌دهندگانش، فقط به پیشرفت مقام خود اهمیت می‌داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد self-centered

  1. adjective absorbed with oneself
    Synonyms:
    selfish self-absorbed egotistical egoistic narcissistic self-seeking self-serving self-indulgent self-interested self-involved egocentric egomaniacal egotistic wrapped up with oneself stuck on oneself having a swelled head inward-looking on an ego trip grandstanding know-it-all independent self-sufficient
    Antonyms:
    unselfish benevolent giving

ارجاع به لغت self-centered

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-centered» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/self-centered

لغات نزدیک self-centered

پیشنهاد بهبود معانی