با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Self-centered

ˌselfˈsentərd ˌselfˈsentərd ˌselfˈsentəd
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: self-centred

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective C1
    خودمحور، خودبین، خودخواه، خودمدار، خودمرکز (شخص)، خودبینانه، خودمحورانه، خودخواهانه (رفتار و غیره)
    • - Sarah's self-centered behavior made it difficult for her to maintain long-lasting friendships.
    • - رفتار خودخواهانه‌ی سارا حفظ دوستی‌های طولانی‌مدت را برای او دشوار کرد.
    • - The self-centred politician only cared about advancing his own career, rather than serving his constituents.
    • - سیاست‌مدار خودمدار به جای خدمت به رأی‌دهندگانش، فقط به پیشرفت مقام خود اهمیت می‌داد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد self-centered

  1. adjective absorbed with oneself
    Synonyms: egocentric, egoistic, egomaniacal, egotistic, egotistical, grandstanding, having a swelled head, independent, inward-looking, know-it-all, narcissistic, on an ego trip, self-absorbed, self-indulgent, self-interested, self-involved, selfish, self-seeking, self-serving, self-sufficient, stuck on oneself, wrapped up with oneself
    Antonyms: benevolent, giving, unselfish

ارجاع به لغت self-centered

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-centered» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/self-centered

لغات نزدیک self-centered

پیشنهاد بهبود معانی