با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Narcissistic

    ˌnɑːrsəˈsɪstɪk ˌnɑːsɪˈsɪstɪk
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more narcissistic

    • صفت عالی:

      most narcissistic

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    (روانشناسی) خودشیفته، خودخواه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - a narcissistic personality
    - شخصیت خودشیفته
    - He was a very narcissistic man, not too concerned with the world.
    - او فردی خودشیفته بود که به وقایع دنیا اهمیتی نمی‌داد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد narcissistic

    1. adjective concerned only with oneself
      Synonyms: conceited, egotistic, egotistical, self-centered, self-involved, self-loving, stuck-up, vain, vainglorious
      Antonyms: outgoing, sacrificing, unselfish

    ارجاع به لغت narcissistic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «narcissistic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/narcissistic

    لغات نزدیک narcissistic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی