Narcissist

nɑːˈsɪsɪst nɑːˈsɪsɪst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    narcissists

معنی

noun
عاشق خود، خودشیفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد narcissist

  1. noun a conceited, self-centered person
    Synonyms:
    egoist egotist egocentric narcist egomaniac swellhead

ارجاع به لغت narcissist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «narcissist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/narcissist

لغات نزدیک narcissist

پیشنهاد بهبود معانی