رسیدگی کردن، بررسی کردن، رسیدن، پرداختن، انجام دادن
The nurse will attend to the patient.
پرستار به بیمار رسیدگی خواهد کرد.
I need to attend to some urgent emails after the meeting.
بعداز جلسه، باید چند ایمیل ضروری را بررسی کنم.
توجه کردن، دقت کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Please attend to the details when planning the event.
لطفاً هنگام برنامهریزی این رویداد به جزئیات دقت کنید.
The teacher asked the students to attend to the instructions.
معلم از دانشآموزان خواست که به دستورالعملها توجه کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «attend to» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/attend-to