امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Attend To

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
رسیدگی کردن، بررسی کردن، رسیدن، پرداختن، انجام دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- The nurse will attend to the patient.
- پرستار به بیمار رسیدگی خواهد کرد.
- I need to attend to some urgent emails after the meeting.
- بعد‌از جلسه، باید چند ایمیل ضروری را بررسی کنم.
phrasal verb
توجه کردن، دقت کردن
- Please attend to the details when planning the event.
- لطفاً هنگام برنامه‌ریزی این رویداد به جزئیات دقت کنید.
- The teacher asked the students to attend to the instructions.
- معلم از دانش‌آموزان خواست که به دستورالعمل‌ها توجه کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد attend to

  1. phrasal verb to deal with or manage a particular task or responsibility

ارجاع به لغت attend to

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «attend to» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/attend-to

لغات نزدیک attend to

پیشنهاد بهبود معانی