فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Anesthetize

ənˈiːsθətaɪz ənˈiːsθətaɪz ənˈiːsθətaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    anesthetized
  • شکل سوم:

    anesthetized
  • سوم شخص مفرد:

    anesthetizes
  • وجه وصفی حال:

    anesthetizing

معنی و نمونه‌جمله

  • verb - transitive
    بی‌هوش کردن
    • - Before the operation, the patient was anesthetized.
    • - پیش از عمل جراحی بیمار را بی‌هوش کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد anesthetize

  1. verb Administer an anesthetic drug to
    Synonyms: anaesthetize, anesthetise, anaesthetise, put-under, put out
    Antonyms: bring to

ارجاع به لغت anesthetize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anesthetize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anesthetize

لغات نزدیک anesthetize

پیشنهاد بهبود معانی