آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲ شهریور ۱۴۰۴

    Poverty

    ˈpɑːvərti ˈpɒvəti

    معنی poverty | جمله با poverty

    noun uncountable B2

    اقتصاد تنگدستی، فقر، فلاکت، تهی‌دستی، بینوایی، بی‌پولی، دریوزگی، نداری، عسرت

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

    مشاهده

    The farmers' poverty saddened us.

    بینوایی روستاییان ما را متأثر کرد.

    to live in poverty

    در فقر زندگی کردن

    noun uncountable

    کمبود، کمیابی، ناداری، بی‌چیزی، فقدان، فاقد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    The dearth of job opportunities in the small town was discouraging.

    کمبود فرصت‌های شغلی در شهر کوچک دلسردکننده بود.

    His stories show a surprising poverty of imagination and inventiveness.

    داستان‌هایش حاکی از این است که او به‌‌طور تعجب‌آوری فاقد قوه تخیل و ابتکار است.

    noun uncountable

    سوءتغذیه، کم‌قوتی

    Poverty can have long-term effects on a person's physical and mental health.

    سوءتغذیه می‌تواند اثرات طولانی‌مدتی بر سلامت جسمی و روانی افراد داشته باشد.

    poverty of the soil

    کم‌قوتی خاک

    noun uncountable

    ناباروری، عدم حاصلخیزی

    The poverty of the soil made it difficult to grow crops.

    عدم حاصلخیزی خاک، کشت محصولات را با مشکل مواجه کرد.

    The community's main challenge was overcoming the persistent poverty that plagued their farmlands.

    چالش اصلی جامعه غلبه بر عدم حاصلخیزی طولانی‌ای بود که زمین‌های کشاورزی آن‌ها را گرفتار کرده بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد poverty

    1. noun want; extreme need, often financial
      Synonyms:
      need lack deficiency necessity distress difficulty hardship shortage scarcity destitution indigence privation want penury impoverishment pinch poorness beggary insolvency bankruptcy debt deficit reduction inadequacy insufficiency emptiness vacancy depletion starvation famine straits paucity meagerness exiguity aridity barrenness pennilessness necessitousness underdevelopment abjection
      Antonyms:
      wealth abundance affluence luxury

    Collocations

    abject poverty

    فقر مفرط، فقر نکبت‌بار

    سوال‌های رایج poverty

    معنی poverty به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «poverty» در زبان فارسی به «فقر» ترجمه می‌شود.

    فقر یکی از بنیادی‌ترین چالش‌های اجتماعی و انسانی است که همواره در تاریخ بشر وجود داشته است. این واژه به وضعیت یا شرایطی اشاره دارد که در آن افراد یا جوامع از دسترسی کافی به منابع اساسی مانند غذا، سرپناه، آموزش و خدمات بهداشتی محروم هستند. فقر تنها به معنای نبود پول یا درآمد کافی نیست، بلکه گستره‌ی وسیع‌تری از محرومیت‌های مادی و غیرمادی را دربرمی‌گیرد. به همین دلیل، بسیاری از اندیشمندان و پژوهشگران، فقر را یک مسئله‌ی چندبُعدی می‌دانند که بر جنبه‌های گوناگون زندگی انسانی تأثیر می‌گذارد.

    از منظر فردی، فقر پیامدهای عمیقی بر کیفیت زندگی دارد. فردی که در شرایط فقر زندگی می‌کند، اغلب از تغذیه‌ی مناسب محروم است و همین امر سلامت جسمانی او را تهدید می‌کند. نبود دسترسی به آموزش و فرصت‌های شغلی مناسب نیز باعث می‌شود چرخه‌ی فقر از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. افزون بر این، فقر می‌تواند عزت‌نفس و کرامت انسانی را خدشه‌دار کند و احساس ناتوانی یا بی‌ارزشی را در فرد ایجاد نماید. این تأثیرات روانی به همان اندازه‌ی پیامدهای مادی، مخرب و محدودکننده هستند.

    در سطح اجتماعی، فقر به‌عنوان یکی از عوامل اصلی نابرابری و بی‌عدالتی شناخته می‌شود. جوامعی که بخش بزرگی از جمعیت آن‌ها در شرایط فقر به سر می‌برند، معمولاً با مشکلاتی همچون بی‌سوادی، بیکاری، جرم و کاهش انسجام اجتماعی مواجه می‌شوند. فقر نه تنها مانع توسعه‌ی اقتصادی است، بلکه بنیان‌های اجتماعی و فرهنگی را نیز تضعیف می‌کند. به همین دلیل، در بسیاری از کشورها سیاست‌گذاری‌های گسترده‌ای برای کاهش فقر و فراهم‌کردن فرصت‌های برابر اجرا می‌شود.

    از دیدگاه اقتصادی، فقر نتیجه‌ی ترکیبی از عوامل گوناگون است. نبود فرصت‌های شغلی، توزیع نابرابر منابع، رشد جمعیت، بحران‌های طبیعی و ضعف زیرساخت‌های آموزشی و بهداشتی همگی می‌توانند موجب گسترش فقر شوند. اقتصاددانان بر این باورند که برای مبارزه‌ی مؤثر با فقر، تنها پرداخت کمک‌های مالی کافی نیست، بلکه باید ساختارهایی ایجاد شود که به افراد امکان دهد خود از چرخه‌ی محرومیت خارج شوند. آموزش، مهارت‌آموزی و دسترسی به خدمات اساسی از جمله ابزارهایی هستند که به کاهش پایدار فقر کمک می‌کنند.

    فقر را می‌توان نه تنها یک مشکل اقتصادی یا اجتماعی، بلکه یک مسئله‌ی انسانی دانست که بر کرامت، امید و آینده‌ی افراد تأثیر مستقیم دارد. مبارزه با فقر، به معنای ایجاد شرایطی است که در آن هر فرد بتواند توانایی‌های بالقوه‌ی خود را شکوفا کند و از زندگی باکیفیت بهره‌مند شود. این نگاه نشان می‌دهد که فقر صرفاً کمبود مادی نیست، بلکه محرومیتی همه‌جانبه است که برای غلبه بر آن، نیاز به همبستگی، عدالت و تدبیر جمعی وجود دارد.

    ارجاع به لغت poverty

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «poverty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/poverty

    لغات نزدیک poverty

    • - pouty
    • - POV
    • - poverty
    • - poverty-stricken
    • - pow
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.