با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Beggary

ˈbeɡəri ˈbeɡəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    گدایی، محل سکونت گدایان، گداخانه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد beggary

  1. noun The condition of being extremely poor
    Synonyms: destitution, impecuniosity, impecuniousness, impoverishment, indigence, need, neediness, pennilessness, penuriousness, penury, poverty, privation, want
  2. noun The condition of being a beggar
    Synonyms: mendicancy, mendicity, begging, necessitousness

Idioms

ارجاع به لغت beggary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beggary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/beggary

لغات نزدیک beggary

پیشنهاد بهبود معانی