Impecuniosity

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
بی‌پولی، تهیدستی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد impecuniosity

  1. noun The condition of being extremely poor
    Synonyms: beggary, destitution, impecuniousness, impoverishment, indigence, need, neediness, pennilessness, penuriousness, penury, poverty, privation, want

ارجاع به لغت impecuniosity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «impecuniosity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/impecuniosity

لغات نزدیک impecuniosity

پیشنهاد بهبود معانی