آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Embellishment

emˈbelɪʃmənt ɪmˈbelɪʃmənt

معنی embellishment | جمله با embellishment

noun

آرایش، تزئین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

He paid for the embellishment of the church.

او هزینه‌ی زیباسازی کلیسا را پرداخت.

rhyme, similes and other poetic embellishments

قافیه و تشبیه و سایر پیرایه‌های شعری

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد embellishment

ارجاع به لغت embellishment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «embellishment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/embellishment

لغات نزدیک embellishment

پیشنهاد بهبود معانی