حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آرایش، تزئین
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He paid for the embellishment of the church.
او هزینهی زیباسازی کلیسا را پرداخت.
rhyme, similes and other poetic embellishments
قافیه و تشبیه و سایر پیرایههای شعری
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «embellishment» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/embellishment