فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Embers

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural countable

خاکستر، بقایا، رد پا، اثر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

the embers of his past

رد پای گذشته‌اش

We sat by the embers of the fire.

کنار خاکستر آتش نشستیم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد embers

  1. noun hot ashes from fire
    Synonyms:
    ash cinders coals live coals smoking remnants smoldering remains brand firebrand clinkers slag

ارجاع به لغت embers

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «embers» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/embers

لغات نزدیک embers

پیشنهاد بهبود معانی