شکل جمع:
ashesگیاهشناسی درخت زبان گنجشک ( fraxinus )، (در جمع) خاکستر، بقایای جسد انسان پس از مرگ
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی گیاهشناسی
Her ashes were scattered at sea.
خاکسترش را در دریا پخش کردند.
cigarette ash
خاکستر سیگار
خاکستر سیگار را گرفتن، خاکستر سیگار را تکاندن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She ashed her cigarette onto the floor, then handed it to me
خاکستر سیگارش را روی زمین تکاند و بعد سیگار را داد به من.
خاکستر سیگار
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ash» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ash