فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Embezzlement

emˈbezəlmənt ɪmˈbezlmənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    embezzlements

معنی

noun
اختلاس، دزدی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد embezzlement

  1. noun stealing money, often from employer
    Synonyms:
    theft stealing larceny pilfering pilferage misappropriation appropriation skimming fraud misuse thieving purloining defalcation peculation filching abstraction
    Antonyms:
    pay compensation reimbursement return

ارجاع به لغت embezzlement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «embezzlement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/embezzlement

لغات نزدیک embezzlement

پیشنهاد بهبود معانی