Larceny

ˈlɑːrsni ˈlɑːsni
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    larcenies

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
دستبرد، دزدی، سرقت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- grand larceny
- دزدی بزرگ (از مبلغ معینی بیشتر)، سرقت کلان
- petit (or petty) larceny
- دله دزدی، دزدی کوچک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد larceny

  1. noun theft
    Synonyms: burglary, crime, lift, misappropriation, pilfering, pinch, purloining, robbery, steal, stealing, thievery, thieving, touch

ارجاع به لغت larceny

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «larceny» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/larceny

لغات نزدیک larceny

پیشنهاد بهبود معانی