آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Synchronism

ˈsɪŋkrəˌnɪzəm ˈsɪŋkrənɪzm

معنی synchronism

noun

همگاهی، هم‌زمانی، هم‌وقتی، ایجاد هم‌زمانی، انطباق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد synchronism

  1. noun the relation that exists when things occur at the same time
    Synonyms:
    synchronization synchronisation synchrony synchronizing synchronicity synchroneity
    Antonyms:

سوال‌های رایج synchronism

معنی synchronism به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی synchronism در زبان فارسی به «همزمانی»، «هماهنگی زمانی» یا «همگاهی» ترجمه می‌شود.

اصطلاح synchronism به حالتی اشاره دارد که دو یا چند رویداد، فرآیند یا پدیده به صورت هم‌زمان یا هماهنگ با یکدیگر اتفاق می‌افتند یا اجرا می‌شوند. این مفهوم در حوزه‌های مختلف علمی، فنی، هنری و اجتماعی کاربردهای گسترده‌ای دارد و اهمیت آن در بهبود هماهنگی، کارایی و هماهنگ‌سازی فعالیت‌ها بر هیچ کس پوشیده نیست.

در علوم فنی و مهندسی، synchronism به معنای هماهنگی دقیق بین اجزای مختلف یک سیستم است، به گونه‌ای که فعالیت‌ها یا عملکردها در زمان‌های مشخص و از پیش تعیین شده اتفاق می‌افتند. برای مثال، در الکترونیک و مخابرات، هماهنگی زمانی بین سیگنال‌ها و داده‌ها از اهمیت بالایی برخوردار است تا اطلاعات به درستی منتقل و پردازش شوند.

در زمینه فناوری اطلاعات، مفهوم synchronism به ویژه در هماهنگ‌سازی داده‌ها میان دستگاه‌ها، نرم‌افزارها یا سیستم‌ها کاربرد دارد. این هماهنگی باعث می‌شود که اطلاعات به روز و یکسان در تمام بخش‌ها موجود باشد و از بروز خطا یا ناسازگاری جلوگیری گردد. به عنوان نمونه، همگام‌سازی تقویم‌ها، مخاطبین یا فایل‌ها میان دستگاه‌های مختلف نمونه‌هایی از کاربرد synchronism است.

از منظر زیست‌شناسی و روانشناسی، synchronism می‌تواند به هماهنگی رفتاری یا زیستی میان موجودات اشاره کند، مانند ریتم‌های شبانه‌روزی که عملکردهای بیولوژیکی بدن را تنظیم می‌کنند یا هماهنگی حرکات در گروه‌های اجتماعی حیوانات و انسان‌ها.

در هنر و موسیقی نیز synchronism به هماهنگی زمانی بین صداها، تصاویر یا حرکات گفته می‌شود که تجربه‌ای منسجم و هماهنگ برای مخاطب ایجاد می‌کند. نمونه بارز این مفهوم، هماهنگی بین تصویر و صدا در فیلم‌ها یا هماهنگی اجرای نوازندگان در یک ارکستر است.

مفهوم synchronism نمادی از نظم، هماهنگی و هماهنگ بودن در زمان است که به بهبود کارکرد سیستم‌ها، ارتقاء کیفیت تعاملات و افزایش کارایی در حوزه‌های مختلف منجر می‌شود. درک درست و به‌کارگیری هماهنگی زمانی، یکی از پایه‌های موفقیت در بسیاری از فعالیت‌های فردی و جمعی به شمار می‌رود.

ارجاع به لغت synchronism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «synchronism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/synchronism

لغات نزدیک synchronism

پیشنهاد بهبود معانی