کلمهی synchrony در زبان فارسی به «همزمانی»، «همگاهی» یا «همراستایی زمانی» ترجمه میشود.
این واژه معمولاً برای توصیف رویدادها، پدیدهها یا فرایندهایی به کار میرود که به طور دقیق و هماهنگ در یک زمان مشخص رخ میدهند.
synchrony به معنای وقوع همزمان دو یا چند اتفاق است. این مفهوم در علوم مختلف مانند زیستشناسی، روانشناسی، علوم اجتماعی، و حتی فناوری اطلاعات کاربرد دارد. به عنوان مثال، در زیستشناسی، فعالیتهای سلولی یا نورونها ممکن است در synchrony باشند، یعنی با ریتم و زمانبندی دقیق و هماهنگ با یکدیگر عمل کنند. این هماهنگی برای عملکرد صحیح سیستمهای زیستی اهمیت ویژهای دارد.
در روانشناسی و علوم اجتماعی، مفهوم synchrony به رفتارها و واکنشهای همزمان میان افراد اشاره دارد. به طور مثال، وقتی گروهی از انسانها یا حیوانات در حرکات یا تصمیمات خود همزمان عمل میکنند، گفته میشود رفتارشان synchronous است. این هماهنگی میتواند به ایجاد همدلی، تعامل اجتماعی مؤثر، و بهبود کار گروهی کمک کند.
در حوزه فناوری و مهندسی، synchrony به هماهنگی زمانی سیستمها یا دستگاهها اشاره دارد. برای مثال، شبکههای کامپیوتری یا سیستمهای مخابراتی باید به گونهای طراحی شوند که دادهها به صورت همزمان و هماهنگ منتقل شوند تا از خطاها و اختلالها جلوگیری شود. در این زمینه، توجه به synchrony نقش حیاتی دارد.
از منظر زبانشناسی و موسیقی، synchrony به هماهنگی ریتم و ترتیب صداها یا واژگان اشاره دارد. در موسیقی، همزمانی ضربها و نتها باعث ایجاد هارمونی و تجربه شنیداری دلپذیر میشود. در زبان، همزمانی ساختاری یا معنایی جملات نیز میتواند به روانتر شدن متن و درک بهتر مخاطب کمک کند.
synchrony نشاندهندهی نظم و هماهنگی در زمان است و به ما امکان میدهد تا فرآیندها و فعالیتها را به شکلی منظم و مؤثر اجرا کنیم. در هر حوزهای که به زمانبندی دقیق و هماهنگی نیاز باشد، توجه به جنبههای synchrony اهمیت پیدا میکند، زیرا این همزمانی، کیفیت عملکرد و ارتباطات را به شکل قابل توجهی ارتقا میدهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «synchrony» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/synchrony