فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Windfall

ˈwɪndfɑːl ˈwɪndfɔːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    میوه بادانداخته، ثروت بادآورده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد windfall

  1. noun jackpot, profit
    Synonyms: bonanza, bonus, find, fortune, gift from the gods, godsend, gravy, lucky find, money from heaven, pennies from heaven, stroke of luck

ارجاع به لغت windfall

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «windfall» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/windfall

لغات نزدیک windfall

پیشنهاد بهبود معانی