خوشبختی، خوششانسی، خوشاقبالی، سعادتمندی، نیکبختی، نیکاختری، بختیاری، کامیابی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She attributed her fortunateness to her supportive network of friends.
او نیکبختی خود را به شبکهی حمایتی دوستانش نسبت داد.
Her fortunateness lay in being born into a family that valued education.
خوشاقبالی او در این بود که در خانوادهای متولد شد که برای آموزش ارزش قائل بودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fortunateness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fortunateness