نیکیابی غیرمنتظره، نیکبختی اتفاقی، یافتن تصادفی (دست یافتن به دستاوردی مفید و مثبت که جوینده به دنبالش نبوده است و بهصورت اتفاقی به دست آمده است)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Meeting my best friend at a coffee shop was the serendipity that changed my life.
ملاقات با بهترین دوستم در یک کافیشاپ نیکیابی غیرمنتظرهای بود که زندگی مرا تغییر داد.
The success of their business was due to the serendipity.
نیکبختی اتفاقی دلیل موفقیت کسبوکار آنها بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «serendipity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/serendipity