فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Serendipity

ˌserənˈdɪpəti ˌserənˈdɪpəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable formal
نیک‌یابی غیرمنتظره، نیک‌بختی اتفاقی، یافتن تصادفی (دست یافتن به دستاوردی مفید و مثبت که جوینده به دنبالش نبوده است و به‌صورت اتفاقی به دست آمده است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Meeting my best friend at a coffee shop was the serendipity that changed my life.
- ملاقات با بهترین دوستم در یک کافی‌شاپ نیک‌یابی غیرمنتظره‌ای بود که زندگی مرا تغییر داد.
- The success of their business was due to the serendipity.
- نیک‌بختی اتفاقی دلیل موفقیت کسب‌وکار آن‌ها بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد serendipity

  1. noun accidental discovery
    Synonyms:
    luck good luck break lucky break chance happy chance fluke happenstance blessing stumbling upon tripping over dumb luck

ارجاع به لغت serendipity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «serendipity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/serendipity

لغات نزدیک serendipity

پیشنهاد بهبود معانی