آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Abound

əˈbaʊnd əˈbaʊnd

گذشته‌ی ساده:

abounded

شکل سوم:

abounded

سوم‌شخص مفرد:

abounds

وجه وصفی حال:

abounding

معنی abound | جمله با abound

verb - intransitive

فراوان بودن، زیاد بودن، وفور داشتن، تعیین حدودکردن، محدود کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

abounding confidence

اطمینان زیاد

Wild animals abound in Africa.

در افریقا حیوان وحشی فراوان است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Fruits abound in Esfahan.

در اصفهان میوه فراوان است.

abounding streams

نهرهای پر از آب

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد abound

  1. verb exist in abundance
    Synonyms:
    flourish thrive swarm crawl with teem overflow proliferate be plentiful crowd infest swell flow be alive with be thick with be all over the place be no end to be knee deep in be up to one’s ears in have a full plate

سوال‌های رایج abound

گذشته‌ی ساده abound چی میشه؟

گذشته‌ی ساده abound در زبان انگلیسی abounded است.

شکل سوم abound چی میشه؟

شکل سوم abound در زبان انگلیسی abounded است.

وجه وصفی حال abound چی میشه؟

وجه وصفی حال abound در زبان انگلیسی abounding است.

سوم‌شخص مفرد abound چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد abound در زبان انگلیسی abounds است.

ارجاع به لغت abound

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abound» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/abound

لغات نزدیک abound

پیشنهاد بهبود معانی